باید مراقبـ بود ...

باید مراقبـ بود ...

۱۱ مطلب با موضوع «تلنگر» ثبت شده است

۰۵
آذر
۹۳

 

این روز ها درد ِ همه چیز یک طرف ؛ درد ِ این خداحافظی ها و حلالیت گرفتن ها هم 

از یک طرف ...

 

درد میکشم ..

درد نرسیدن ..

درد نشدن ؛

درد دچار نشدن 

وگرنه که کاری نداشت برایت ؛ من را هم زائرت میکردی...

 

عکس نوشت : شهید خلیلی ــ پیاده روی اربعین

 

 
 

 

سیجی عاشق کربلاست وکربلا را تومپندار که شهری است در میان شهرها 

و نامی است در میان نامها،

نه؛ کربلا حرم حق است وهیچ­ کس را جز 

یاران امام حسین علیه السلام راهی به سوی حقیقت نیست...

  شهید آوینی

تلنگر نوشت :‌ خیلی زشته دم از شهادت زدن و پا در میدان  نگذاشتن ..

 +++

بعدا اضافه نوشت : شنبه هشتم آذر  تولد شهید خلیلی ِ ... 

نمیدونم باید چی بگم 

نمیدونم باید شهید به ما کادو بده بره عاقبت بخیریش و تولدش یا اینکه ما باید ...

یا اینکه دیگه تولدش شده تاریخ ِ شهادتش ...

داشتم فکر میکردم چه لذتی داره ها ...

تبریک تولد از زبان ِ مادر ... از زبان ِ اربابـــ ...

تولدت ...

شهادتت ...

همش با هم مبارک !!

اصلا به نظرم تولدی که آخرش شهادت باشه تبریک داره وگرنه ...

اما خدایا

به مادرش ... تو این روزها صبر بده و اجر فراوان 

۱۱
مهر
۹۳


* پیامهای معنوی از استاد پناهیان *

گاهی از اوقات انسان آنقدر سرگرم رسیدن به علاقه هایش میشود که نمیتواند از بالا به خود نگاه کند و وضع خود را ببیند .

اگر از بالا به مسیر حرکت خود نگاه کند ، میبیند سالهاست که در حال دور زدن است و از نقطه ای که آغاز کرده ،

 ذره ای دور نشده است . 


عکس نوشت : 

کسی که هدف داره ؛ هیچ توجهی به وسوسه های مسیر نمیکنه ...


هدفمون رو گم نکنیم .. 

گاهی تو مسیر نا ، راحتی هایی هست ؛ اما مهم اینه که هدف رو گم نکنیم ..

سعی کنیم هر روز یه صحبتی با خودمون داشته باشیم و یه سوالاتی رو بپرسیم و خودمون رو مجبور به پاسخشون کنیم 

اینکه :

_ در کل هدفمون چیه از اومدن تو این دنیا و زندگی ؟

_ آیا اینی که هستیم با اونی که می خوایم باشیم یکیه ؟؟‌ چقدر فرق داریم ؟؟ 

_ اون چیزی که می خوایم (‌علاقه هامون تو زندگی که برای رسیدن بهش تلاش میکنیم ) با اون چیزی که خدا می خواد و هدفمون

یکیه ؟ ینی همونی رو می خوایم؛ که خدا میخواد ؟


+ جواب دادن به این سوالات خیلی کمک میکنه بفهمیم با خودمون چند چندیم ، داریم در جا میزنیم ؛ دور خودمون میچرخیم یا اینکه نه

در حال رشد و حرکتیم...

۰۹
شهریور
۹۳

برادر شهیدم

راهت ادامه دارد ...

۱۷
مرداد
۹۳

 

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوکُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً وَإِلَیْنَا تُرْجَعُونَ


هر فردی مرگ را خواهد چشیدو ما شما را براى امتحان دچار خیر و شر مى کنیم

و شما به سوى ما بازگشت خواهید کرد...

 سوره انبیا آیه35


زیادی متفکرانه نوشت : این عکسه ( سرسره بازیه دنیا )

دقیقا وقت  ِِ جوونیش رسیده بالای سرسره ( اوج توانایی ها و در بالاترین سطح ) و البته با تلاش رسیده اون بالا

اما قسمت خوشحالیش که میخواد بره پایین .. کم کم پیر شده و بعد خدایش بیامرزد ...

یاد اون آیه یس هم افتادم که میگه کسی را که عمر دراز دهیم در خلقت واژگون میکنیم ..

( هی رفته بالا و توانمند تر شده و وقتی رسیده به اوج واژگون شده هم سطحش هم توانایی هاش )...

۱۳
تیر
۹۳

واسه رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یه نفر داشتن تا روی سیم خاردارها بخوابه و بقیه از روش رد بشن.
داوطلب زیاد بود ...
قرعه انداختند.
افتاد بنام یه جوون.
همه اعتراض کردند الا یه پیرمرد!
گفت: " چیکار دارید! بنامش افتاده دیگه! "
بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.
دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوون .
جوون بلافاصله خودش رو به صورت انداخت رو سیم خاردار.
بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوون.
همه رفتن الا پیرمرد.
گفتند: " بیا! "
گفت " نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش!
مادرش منتظره! "