باید مراقبـ بود ...

باید مراقبـ بود ...

۱۵ مطلب با موضوع «خط خطی» ثبت شده است

۰۳
فروردين
۹۴


زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است.

سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند که در باغ نهاده باشند.

 و مگر نه آنکه گردن‌ها را باریک آفریده‌اند تا در مقتل کربلای عشق آسان‌تر بریده شوند؟

و مگر نه آنکه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند که حسین را از سر خویش بیش‌تر دوست داشته باشد؟

و مگر نه آنکه خانه‌ی تن راه فرسودگی می‌پیماید تا خانه‌ی روح آباد شود؟

و مگر این عاشق بی‌قرار را بر این سفینه‌ی سرگردان آسمانی، که کره‌ی زمین باشد،

برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند؟

و مگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز کرم‌هایی فربه و تن‌پرور بر می‌آید؟

....

و من همچنان مانده ام که این کربلا چیست؟! ....

فقط 

می دانم این راه گفتنی نیست 

رفتنیست ...

باید "بود" تا "شد" 

+ از پارسال تا حالا چقدر حواسمون

به واجبفراموش شده بوده که دیگه

 فراموشش نکنیم ؟                      

+ چقدر رفتیم دنبالش تا یاد بگیریم؟

+حواسمون هست به اینکه واجبه!

+چند تا شهید دیگه باید بدیم تا ما  

همبه خودمون بیایم ؟                  

+ حواسمون به فرمایش حضرت آقا

هست؟                                    

اندکی فکر . . .

  • ۸ نظر
  • ۰۳ فروردين ۹۴ ، ۰۸:۳۱
۲۹
آذر
۹۳


چه بارانی بود ...

خیس ِ فضلش کرد همه را

 

پی نوشت :‌

داخل ماشین زیر بارونی که همه چیزو شسته بود ، به خواهرم گفتم

این باروونای اینجوری رو بیشتر از نم نم دوستــ دارم 

 قشنگــ آدمو خیس ِ خیس میکنه ؛ سیر میشه آدم از حظ ...

 

خواهر جان : این بارون از فضل ِ‌خداست .. فضل خدا اینجوریه دیگه .. تمام و کماله .. سیر می کنه ...

آسمون و زمین و تمام پدیده ها شعور دارن ...

امشبم آسمون نمی تونه تحمل کنه 

شب شهادت کریم ِ اهل بیت و رحمة للعالمین ِ دیگه ...

کریم هم که می دونی بی حساب و کتاب می بخشه ؛  قبل از اینکه تو حتا ازشون بخوای ....

رحمة للعالمین بودن هم که مختصه پیامبر ِ ...

ینی رحمتشون برای تمام ِ عالم ِ 

 برای همه ی همه ی عالم ...

از منافق تا کافر تا مومن و مسلمون ...

بعد این قسمت  آیه 128 سوره توبه رو خوندند  :


عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ


دلم یه جوری شد ...

حظ کردم از داشتن همچین پیامبری 

از همچین دینی 


یه حس ِ پدرانه ی قشنگــ

اینکه نه تنها رنج تو بلکه رنج ِ بقیه هم اونو به درد بیاره ...



ممنون خواهری :)


و تو ای باران !

ببار بر روی این دلمـــ‌ خیسش کن از فضلتـــ  

دلمــ  خشکــ است و بی آبــ .. 

نظری فرما ای رحمة للعالمین 

ای کریم اهل بیت 

 ای رحمة الله واسعه  ...

چه شبی ست امشبــ‌

مددیـــ

۲۷
آذر
۹۳

" المومن کالجبل الراسخ لا تحرکه العواصف"

مومن مانند کوه است که هیچ باد تندی قدرت ندارد او را ازجا حرکت بده  ( نهج البلاغه ، خطبه 37)

 

آن باد های تند چیست؟

یک نفر را محرومیت از جا تکان می دهد ، دیگری را رفاه از جا تکان می دهد :

 

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ ۖ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ ۖ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَىٰ


وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةَ ۚ ذَٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ

                                                                                                                                                                                                                                                                      سوره حج /11   

قرآن می گوید بعضی از مردم راه ایمان و حق را تا وقتی می روند که منافعشان هم در آن راه تامین بشود،

 همین قدر که ضرر ببینند به ان پشت می کنند . اینها ایمان نیست...

      ص 78 سیری در سیره نبوی استاد مطهری

          

پی نوشت :

بعضی چیز ها مثل پتک میخوره تو سر آدم!! 


آقا پناهیان تو هیات یه بار دقیقا همین بحث رو کردن

اینکه مایی که به واسطه ی اسلام و خدا خیلی چیز ها بدست آوردیم از جلمه :

(عزت ــ لذت ــ آرامش ــ آبرو ــ جان ــ مال ــ هستی و ... )

چرا اون رو برای خود اسلام خرج نمی کنیم ...

مشکل مردمی که دین دار شدن و پای دینشون نایستادن مشکل همه تاریخه ...

و این مشکل خیلی مهمه..

میگفتند: من دارم از مشکلی صحبت میکنم که اگر مسئله ای در تاخیر ظهور نقش داشته باشه همییینه !!

اینکه خود دین برای ما طلب راحتی و آسایش می کنه و در عین حال ازمون میخواد از همون بگذریم که فلسفه

 عبودیت هم همینه  ""‌قربانی کردن در راه خدا "


جالبیش هم اینه که وقتی از همون راحتی که دین بهت داده خرج کردی و از دستش دادی ده برابرشو بهت میده 

مثلا یکی از همون خرج ها :‌هجرته .. مومن شدی ؟ حالا برو یه کم آواره شو ...

دین برای انسان ها نفع داره اما یکی بهت بده دو تا ازت میگیره ولی دو تا ازت بگیره سه تا بهت میده و سه تا بهت بده 6 تا ازت میگیره و ...

ازون اوایل تاریخ هم مردم با اعتقادات اسلام کاری نداشتن ؛ مشکل اصلیشون سره همین هزینه ها بود !


نعمت های خدا رو در راه خدا خرج کنیم 


دقیقا امشب هم آقای قاسمیان ما بین صحبت هاشون گفتن : شاید بد نباشه کمی تمرینه عدم رفاه کنیم ...

داشتم فکر میکردم اینکه هیچ باد تندی  نتونه آدمو تکون بده تو کجا ها مصداق داره 

اینکه چی منو تکون میده ؟

دیدم وضعیت وحشتناک تر از چیزیه که بشه حتا فکرشو کرد ...

بره ما نسیم ملایم هم کاره خودشو میکنه ...

شایدم حتا فکر به روزی که نسیم ِ ملایمی قصد ِ وزیدن کنه ...

فقط 

یا ستار العیوبـــــ


دلم نوشت‌ بی ربط : 

اخرین شب ِ جمعه ی ماه صفرم داره تموم میشه ...

داره دلم از الان تنگ میشه براش

حسینـــ اربابـــ ...

۱۸
آبان
۹۳

مدتیه درگیر حکمت هام...

ازون جایی که هیچ کار ِ‌خدا بی حکمت نیست گاهی زوم میکنم ببینم حکمت بعضی اتفاقا چی می تونه باشه ...


هیچ وقت یادم نمیره

با کلی ذوق به همه گفتم ثبت نام فلان کلاسه بچه ها بدویید..

همه دوستان پذیرش شدن جز من !!!

خیلی خیلی ناراحت شدم و شدیدا عصبانی و ...که مگه من چمه و ...

فکر اینکه رفیق شفیق و اون دوست " هم سخن " پذیرش بشن و برن و منی که به اون ها و همه گفتم نرم سخت بود

چقدرم ثبت نامش سخت بود ..

بگذریم


حالا نمیگم ازون دستای پشت پرده و حکمت های عمیقش که تا حدودیش رو بهم فهموند

ولی نمیفهمم خدا دقیقا منظورش چی می تونه باشه ازون حکمت های عمیق که شدیدا روشم حساسه ...

این حساسیت ِ خدا برام خیلی عجیب ِ ...

دست ِ غیرت ِ مارو هم از پشت بسته


اول

دست خدا درد نکنه

دید ناراحتم خواست از دلم در بیاره منو یه کلاسی نوشت که روحم شاد شد ...

با دوستان بروبچ

خوشحالم و تو حظ

روز های سه شنبه  گاهی سر کلاس  میترسم از حظ ِ کلاس بمیرم ...

برگشتنی تا منزل هنگیم به قول بچه ها  اُو ِ ر دُز می کنم

خدا رو شکر میکنم هی  ؛ ازش ممنونم


دوم

باید یه تشکر هم از پیامبر مهربانی داشته باشم ...

خودشون میدونن اما خواستم بگم که نا سپاسی نکرده باشم

 

سوم

دست رفیق شفیق هم درد نکنه

دوشنبه صبح ها تو محل کارمون (خخخ) تند تند همه رو به گوشم میرسونه

گاهی اوقات هم خیلی خوشحال میشم که نمیرم و بهش میگم اصن بهتر ..

که چقدر وقت آدمو میگیرن تو این کلاس و هزار تا سه نقطه ی دیگه ...

بعدم کلی از کلاس سه شنبه ها تعریف می کنم و میرم تو کیف

اونم حرصش در میاد فکر میکنه حسودیم میشه ... 

 

ولی گاهی هم خیلی ناراحت ...


+پنج شنبه ی قبل محرم تو مسجد با بچه ها قول دادیم زیادی فکرکنیم به "‌شکر " و تمرین کنیم ..

تمرین "‌دیدن"  ..


هر چی فکر میکنم بیشتر شرمنده میشم 

تازه میفهمم چقدر نمیدیدم یا شایدم عادت کرده بودم به ناسپاسی 

خدایا شکرت 

به نعمت ها و حکمت ها ...

الحمدلله رب العالمین


امام صادق (ع) فرمود: 

 تَمامُ الشُکرِ قَولُ الرَّجُلِ: «الحمدلله رب العالمین» 

 شکر وقتی کامل می شود که شخص بگوید: «الحمدلله رب العالمین»

++ مثلا اومده بودم " بهروز  " بنویسم ... 
ولی  ...

بره خالی نبودم عریضه   »»  بهروز 4  (به روایت بانو و خدایی که در این نزدیکیست )
۰۳
مهر
۹۳
بسم الله 

یه روستایی اطراف رباط کریم