باید مراقبـ بود ...

باید مراقبـ بود ...

۵ مطلب در مهر ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۲
مهر
۹۲

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود.

 همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت

می رود من آنجایم.

دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم.

هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

و جنسش عوض نمی شود ...

و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...برای همیشه!

چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

...................................................................................

مهربون ترینی خـــــــــــــــــــدا.............

میخوام فقط مال تو باشم .

۲۰
مهر
۹۲

گفتم کلید قفل شهادت شکسته است!

یا اندر این زمانه، در باغ بسته است؟

خندید و گفت: ساده نباش ای قفس پرست!

در بسته نیست پال و پر ما شکسته است...

۱۹
مهر
۹۲
 
خواب می آید و در چشم نمی یابد راه
یک طرف اشک رهش بسته و یکسوی خیال

نشنوم ناله خود را دگر از مستی درد

آه گوشم شده کر یا که زبانم شده لال؟

۱۸
مهر
۹۲

 

۱/ هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها

و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا

 بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

۲/ تا می گویم شما آدم خوبی هستید، شما می گویید خوبی از خودتان است و خودتان

خوبید. خدا هم همین طور است. تا به خدا می گویید خدایا تو غفّاری، تو ستّاری،

تو رحمانی و…خدا می فرماید خودت غفّاری، خودت ستّاری، خودت رحما نی

 و… . کار محبت همین است.

۳/ با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر

 می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید

و نهایتا به ولایت منجر می شود.


۴/ لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو.

حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به

 راستی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا

تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

۵/ "دل های مؤمنین که به هم وصل می‌شود، آب کُر است. وقتی به علــی علیه السّلام

 متّصل شد، به دریا وصل شده است...شخصِ تنها ، آب قلیل است و در تماس با نجاست

 نجس می شود ، ولی آب کُر نه تنها نجس نمی شود ، بلکه متنجس را هم پاک می کند."

۶/ هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در "الا"، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر

 چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه "الله"را بگو همه ی

 دلت را تصرف کند.

۷/ هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو

 با او خلوت کن و بگوبا من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در

 واقع گرفته ی یار است.

...................................................................................................................

خدا... خیلی دوست دارم ٬ تو شرایط بدی بودم که به این مطلب رسیدم ...

چقدر مهربونی....

۱۴
مهر
۹۲

صلی الله علیک...