سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۸ ب.ظ
خدایا ..
من محتاج نیست شدنم ...
خدایا ..
من محتاج نیست شدنم ...
من
محتاج ِ توام ...
.
.
.
.
میشود کمی در آغوشم بگیری ؟!
میشود نیستم کنی تا نباشم ؟!
میشود انقـــدر نیستم کنی و در آغوشم بگیری ..
تا
من ..
تماما بشوم
" تو "
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گـواه بر سخنـم تربـت امـامـانش
بقیع کعبه ی قدس چهار معصوم است
چـهار نور خدا مـی دمد ز دامـانش
یکی است حضرت باقر از آن چهار امام
که داغ او زده آتش به قلب یارانش
شهید شد ز جفای هشام آن مولا
زِ زهرِ تعبیه در زین که آب شد جانش
غریب اوست که در موسم زیارت حج
مدینه وآنهمه زائر که هست مهمانش
شـب شهادت او یـک نفر نمـی ماند
که اشک غم بفشاند به قبر ویرانش
دری که سجده گه قدسیان بود خاکش
به زائرش ندهـد اذن بوسـه دربــانش
حاج سیّد رضا مؤید