دوباره دلم نوشت...
گاهی فکر میکنم به تمام روز های زندگیم
از تمام ریاضیات و فیزیک هم کمک میگیرم
میخواهم حساب کنم،تمام فرصت هایی که به یادم بودی و من غافل ...
می خواهم حساب کنم تمام لحظاتی که حاضر بودی و من غائب
می خواهم حساب کنم...
اصلا از قصد اینقدر حساب میکنم، اینقدر جمع و تفریق میکنم ؛ تا هر لحظه شرمنده تر از قبل شوم...
شرمنده ام آقا جان
شرمنده ام امام مهربانم
شرمنده ام خدای عزیزم
برای تمام لحظات بی حضورم...
می دانم که هستی و می بینی ام
برای حضور من نیز دعا کن ای همیشه حاضر
" خبرت هست که بی روی تو آرامــم نــیست ؟! "
این همه پریشانی را ، فقط تــو می توانی دلیل باشی
دوســـــت دارم خودم را برایت صدقه بگذارم کنار ...
اما... من که.. رفع بلا نمیکنم..
میشوم بلای جانت . . ای جانم به فدای جانت
این روزها
در آسمان
در کوه
در زمین
در ستاره ها
در ماه
در درختان
و حتی در گل!
در هر کجا از طبیعت که می نگرم... خدا را میبینم ...
و چه جذاب است که هر چه بیشتر می نگرم ،حضور شما را بیشتر حس میکنم؛ ای همشه حاضرم
از استادی شنیدم...
گلی که عطر خوش،یا میوه ای که طعم خوش داشته باشد ولایت حضرت امیر ، پدرتان
را پذیرفته است...
بله
شوخی نیست که تمام عالم برای شماست
و یقول لک و عزتی و جلالی انی ما خلقت سماء مبنیة
و لا ارضا مدحیة و لا قمرا منیرا و لا شمسا مضیعئة
و لا فلکاً یدور و لا بحراً یجری و لا فلکاً یسری
الا لِاَجلکم و محبتکم
تمـــــــــــــــــام عالم را برای شما خلق کردند...
و تمام عالم .. از آسمان تا زمین ..
از عرش تا فرش..
از دریا تا کویر...
و تمام ستاره ها محبت شما را دارند...
چون ،برای شما خلق شده اند
و این است معنای ولایت
بهار، هیچ وقت اینقدر برایم قشنگ نبود...
این روزها یاد ِ کودکیم می افتم
یاد ِ حرف مادر ،در راه ِ مدرسه
همیشه میگفت در راه ذکر بگو... اما قشنگ...
بگو..
لا اله الا الله به تعداد تمام برگ درختان
لا اله الا الله به تعداد تمام ذرات کویر
لا اله الا الله به تعداد تمام دانه های باران
پاییز که برگ های درختان زیر پایمان بود هم، مادر
به تعداد تمام برگ های ریخته شده از درختان لا اله الا الله میگفت...
کوه ها را که میدید ...
به یادِ سوره نباءمیگفت :
خدا اینها را میخ ِ زمین قرار داده...
به تعدادِ تمام ریگ های تمام ِ کوه های دنیا بگو لا اله الا الله...
من هم میگفتم ... اما حالا
در نگاه به طبیعت زیبا ، حس میکنم ...
میشنوم این لا اله الا الله های تمام برگ های درختان را...
صبح ها وقت نماز... صدای گنجشکان ِ عاشق بوی تو را می دهد...
شاید برایت عهد می خوانند...
شاید...
لحظاتی بعد از نماز در همان گرگ و میش و صدای گنجشکان عاشق داخل اتاقم بوی یاس
باران خورده ی حیاط ...
فقط من را به یاد شما می اندازد
گل است دیگر...
دلتنگیش را با عطرش نشان میدهد شاید آنها هم با گنجشکان عاشق همنوا عهد خوان شده اند...
گاهی دل تنگی آسمان را حس میکنم...
وقتی باران نمیبارد
من هم،دل گیر میشوم ...
دل تنگِ صدای ذکرش...
اغفرلی الذنوبَ التی تحبس قطر السماء ...
" از من ببخش آن گناهانی که باران آسمان را منع می کند"
گاهی حتی شما و خدا را در لذت طعم و بوی یک سیب حس میکنم...
و گاهی هم در یک نگاهِ مادر و پدر ِ مهربانم...
خدایا . . .
شکر برای تمام طبیعت و نعمات زیبایت...
شکر برای تمام ِ محبتی که در دلم قرار دادی..
و شکر برای داشتن این مادر و پدر ِ همیشه مهربان...
و از همه مهم تر
اللهم لک الحمدُ علی حسن بلائِک و صُنعِک...
اصلا شکر برای همین حالایم
برای تمام داشته ها و نداشته هایم
و
اللهم عجّل لولیک الفرج ...
به فاطمه به فاطمه به فاطمه ... (سلام الله علیها)
ای حضرتــــ مادر
ای حضرتـــ باران
ای حضرتــــ دریا
دلم را به شما میسپارم
عیدی شب میلادتان را از حضرتـــ پدر برایم بگیرید...
یک دلــــ ِ دل
که فقط خودتان صاحبش باشید
یک چَشم ِ بینا و یک گوشِ شنوا، که فقط خوبی ها و زیبا ها را ببیند و بشنود
و تمام آنچه که به شما نزدیکترش می کند...
یک اشتیاقِ غیر قابل وصف ... به سمتتان... که از سمتتان برسد به خدایش ...
یک عزم راسخ برای جهاد در برابر ِ خودش... و منیتش...
یک همت...
یک یا علی محکم
یک اشتیاق و محبت و کشش ِ زیبا برای عبادت و نمازش
اصلا یک نگاه عاشق میخواهم ...
یک دلِ عاشق...
دوست دارم اینقدر عاشق خدا شوم که مرا برای خودش بخرد..
اصلا مرا شهیدِ خودش کند...
من ، دوست دارم اینگونه خدایم را صدا کنم .. . درست مثل ِ شما عاشقانه..
مثل همین تسبیحاتِ مخصوصتان
سُبْحَانَ مَنْ یَرَى أَثَرَ النَّمْلِ فِی الصَّفَا سُبْحَانَ مَنْ یَرَى وَقْعَ الطَّیْرِ فِی الْهَوَاءِ
پاک و منزه است آنکه جای پای مورچه را در سنگ میبیند؛ پاک و منزه است آنکه گذر پرنده رادر هوا مینگرد...
این بار خدا را همان گونه مثل ِ شما میخوانم...
همان دعایی که در صبح و شام می خواندید...
""یا حیُّ یا قیوم ، برحمتکَ اَستغیثُ ، اَصلِح لی شَأنی کُلُّهُ و لا تَکِلنی اِلی نَفسی""
ای زنده،ای پایدار،به رحمتت پناه میجویم، تمام کارهایم را اصلاح گردان و مرا بخودم وامگذار
و در آخر
تبریک می گویم میلاد حضرت باران را به حضرتِ مادر ِ مادر ... حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
پی نوشت: این روزها از جمادی تا رجب فرصت های نابی ست برای آماده سازی دل ...
- ۹۳/۰۱/۳۰
ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها رو به شما تبریک میگم....
عیدتون مبارک....
تقدیمی *ذره* به صاحب این خانه:
امام صادق علیه السلام :
مردى خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله و سلّم آمد و عرض کرد : اى رسول خدا ، به چه کسى نیکى کنم ؟ فرمود : به مادرت . عرض کرد : سپس به چه کسى ؟ فرمود : به مادرت . عرض کرد : بعد از او به چه کسى ؟ فرمود : به مادرت . عرض کرد : سپس به چه کسى ؟ فرمود : به پدرت .
الکافی : 2 / 159 / 9 منتخب میزان الحکمة : 614
..............
دعوتید به....
معرفی کتاب* بادبادک باز*
http://heyateketab.blog.ir/