باید مراقبـ بود ...

باید مراقبـ بود ...

۱۷ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۳
اسفند
۹۲

آمده ام به درگهت تضرع و دعا کنم

زسوز دل بخوانمت شور و نوا به پا کنم

هزار بار و بیــــــــشتر توبه اگر شکسته ام

آمده ام بار دگر به توبه ام وفا کنم

یک شب اگر نیامدم به درگهت بهر نیاز

کنون به گریه خوانمت به مثل نی، نوا کنم

خشم اگر نموده ای ز کرده های زشت من

به آه و ناله آمدم تا که تو را رضا کنم

فقیر و زار و خسته ام حقیر و دلشکسته ام

تو هم اگر برانیم،کجا روم چه ها کنم

چقدر توکل بهش سخته...

اصلا درست بودن و درست زندگی کردن و درست فکر کردنو درست رفتار کردن همش سخته...

اصلا زندگی خیییییلی سخته...

خداااا

میشه لطفا کمکم کنی؟ ....

کاش یه جوری بهم میفهموندی...

شهید صیادم که مارو قابل نمیدونن... البته چه انتظاراییم دارما... من .. کجا ... شهید


کتاب دختر شینا رو دیروز تموم کردم با کلی غصه ...

خاطرات همسر سردارشهیدستار(صمد)ابراهیمی هژیر

فوق العاده بود...

کتابو که خوندم فهمیدم خیلی آدم مهربونی بودی خییییلی ... میشه ازت خواهش کنم ...

میشه قبول کنی ... بابا یه ذره کوچولو ...

دوست دارم عکس تورم به عکسای روی کمدم اضافه کنم ... پیش اون هشتای دیگه ... 

دوست دارم همیشه نگام کنی...همیییشه ...

شرمنده ام...

مـــــــن اینجا...
در قصــــــــــه خیـــــــــــس این دنیــــــــــا...
وجـــــــــــودم مچـــــــاله شد...
کــــــــــاری بکــــــــن ای شهــــــــــــید....
۱۱
اسفند
۹۲


آقای اسرائیـــل !

در خبــــــرها شنیدم که می خواهی به ما حمله کنی .

اتفاقا تصمیــــــم بسیار خوبــــــی گرفته ای .

                                           منبع: این الفاطمیون


خیلی قشنگ بود ...

۰۶
اسفند
۹۲

چه احساس قشنگیه ...

دوست دارد برایت ناز کند...

خدایا نمیدانم چرا ، اما بعضی اوقات دست- دلم دراز میشود و محتاج ...

کمک می خواهد که نکند دور شود و نشود اون که باید بشود ...

چه رسم زیبایی دارد این دلم، کمی که چشمانم را خشک ببیند، شروع می کند به زاری و تضرع ...

عاقبت وقتی دلم، چشمانم را بارانی کرد باز کوتاه نمیاید... از چشمان میخواهد ناز کند برایت با اشکها...

می گوید عزیزم ، اصلا دوستم داری ؟

دلم می داند از خودش و همه بیشتر دوستش داری اما ناز می کنـــــــد  ...

 دل منم است دیگر ... می خواهد بشنود ببیند، دوست داشتنت را...

اما دوست داشتنت هم شنیده میشود هم دیده میشود اما ...چه کند ...  این دلم نه گوش شنوا دارد نه چشم بینا...

خدا! می دانم صدای دلم را شنیدی که می گوید نمیداند...

فقط این را می داند نمی خواهد دور شود...

هرگز و به هیچ قیمتی ...

چون تو را می خواهد ...

...........................................................................

نشسته ام منتظر

به امیـــــــــــــد نگاهت ...

به امیــــــــد سلامت ...

که تو بـــشنوی صدای دلم

زیارت نامه ام را...

که امضا کنی به رسم کرم

شهادت نامه ام را ...

۰۶
اسفند
۹۲
 
 
1 کارت براے امام رضا(ع).. مشـــهد

1 کارت براے امام زمان (عج).. جمـــکران

1 کارت براے حضرت معصومـہ(س).. قــــم

این یکے را خودش برده بود انداختـہ بود توی ضـــریح.

◘ ◘ ◘ ◘

«چرا دعـــوت شـــما را رد کنیم؟

چرا به عروسے شــما نیــــاییم؟

کے بهــتر از شما؟

ببین همــــہ آمدیم.

شما عزیــــز مـــا هستی»

◘ ◘ ◘ ◘

◥ حضرت زهــــــ❤ـــــرا(س) ◣ آمده بود بـہ خــوابش ..

درست قبل از عروسے..!

◘ ◘ ◘ ◘

عروسی سردآر شهیـــــد ردانی پور را گویمت همآنی که مفقود الاثر مثل مــــآدرش ماند...
...................................................
خلاصه معرفت یعنی این...
کل زندگی در گیر اهل بیت بودن یعنی این...
قشنگی یعنی این...
اصلا عشق یعنی این...
 
۰۴
اسفند
۹۲

زهد یعنی اینکه انسان اصلا احساس مالکیت نسبت به خودش نکند . همه چیز را از او بداند . این روحیه مهم است که انسان بتواند آن را بدست بیاورد .