باید مراقبـ بود ...

باید مراقبـ بود ...

۱۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

۱۵
بهمن
۹۲

صلی الله علیک...

دوست داشتم حضوری سلام عرض کنم ٬ اما طبق معمول بی توفیقی...

قولم سر جاش هست ٬ فراموش نکردم ...

۱۴
بهمن
۹۲

اگر کسی باعاشورا سالک شد که آغاز آن با بکاء است ،این بکاء در او بصیرت ایجاد می کند. بکاء هم طهارت می آورد ،هم ظلمات و ناپاکی ها را از بین می برد و هم انسان را به حیات طیبه می رساند یعنی وادی ولایت امام. وقتی انسان با بکاء سیر کرد.و به این مطلب می رسد ،کم کم پرده از جلوی چشمش برداشته می شود و عظمت صحنه ی درگیری امام را می بیند و موضوع درگیری را می فهمد. میدان و قوای درگیری را هم بخوبی می بیند و می تواند به موضع گیری برسد. اگر به موضع گیری نرسد، سلوکش متوقف می شود. این موضع گیری از برائت و لعن شروع می شود ...

بقیه در ادامه مطلب...

........................................................................................

تا الان برای دل خودم می نوشتم و پست میگذاشتم و به وب های بقیه اگرم سر میزدم دیگه نظر نمیدادم و اگر نظر میدادم ناشناس بودم اما از حالا به بعد احساس میکنم که شاید بد نباشه بقیه هم این ها رو بخونن ...

باز تو پست های بعدی در مورد مقام محمود توضیح میدم...

مدت هاست درگیر این مطلبم...

چه خوب میشه زیارت عاشورا ترک نشه البته همش چله چله باشه

 میخوام همشو به حضرتـــــ مادر(سلام الله علیها) تقدیم کنم

۱۳
بهمن
۹۲

روایتی از کتاب ثواب الاعمال داریم که می فرماید: کسی که در هر شب جمعه سوره واقعه را بخواند خدا او را دوست می دارد و همه ی مردم او را دوست می دارند.

محبوبیت در قلوب از صفات مومنین است. پرتویی از ایمان در وجود انسان پیدا می شود که این پرتوی ایمان او را در نزد مومنین محبوب می کند. هر کس این سوره را بخواند در دنیا سختی نمی بیند و آفتی از آفات دنیایی به او نمی رسد. منظور این است که آفات ظاهری به او صدمه نمی زند. در مورد مومن آل فرعون داریم که ما او را حفظ کردیم، او را قطعه قطعه کردند ولی نتوانستد به او صدمه بزنند. آنها می خواستند ایمان او را بگیرند ولی خداوند ایمان او را در خودش نگه داشت. این سوره هم آثار مادی و هم آثار معنوی دارد.

هر کس در مقام سوره واقعه  قرار بگیرد به رفاقت به امیرالمومنین می رسد. اگر کسی اهل انس با این سوره شد از رفقای امیرالمومنین می شود. سیر با این سوره انسان را به مقام رفاقت می رساند. در این سوره به واقعه ی قیامت اشاره شده است ...در این سوره به سه دسته از مردم اشاره شده است: اصحاب المیمنه، اصحاب المشمه و السابقون. و بعد درجات این سه دسته را توضیح داده است. السابقون به امیرالمومنین و یاران شان تفسیر شده است.

 در کافی از امام صادق(ع) داریم :آنهایی که سبقت در بندگی دارند(سابقون) وجود رسول الله و انبیاء هستند. یا کسانی که یاران خاص خدا هستند. این سبقت ،سبقت در عالم میثاق بوده است. آنجایی که آتشی برافروخته شده و گفتند که وارد این آتش بشوید ،کسانی که در بندگی خدا سبقت گرفتند، وارد آتش شدند و آتش بر آنها گلستان شد، پیامبر، اهل بیت ،تابعین و شیعیان حضرت بودند که سبقت گرفتند. انبیاء جزو شیعیان پیامبر هستند. انبیاء به دنبال نبی اکرم در آتش رفتند و جزو سابقون شدند.

 بعد حضرت فرمودند :خدا در آنها پنج روح گذاشته است.( اینها در ورود به محیط بندگی سبقت گرفته اند یعنی سختی ها و بلاها را به جان شان خریدند. طاهر آتش بلا بود ولی باطنش رحمت خدا بود.)روح القُدُس که همه ی معرفت شان به روح القدس برمی گردد. روح الایمان ،شعبه ای از ایمان در همه ی سابقون وجود دارد که خود روح الایمان نبی اکرم است. اگر خوف خدا در قلوب سابقون است بواسطه ی روح الایمان است. روح القوه است که بواسطه ی آن روح اطاعت دارند. روح الشَعبه است که اشتها به اطاعت و بندگی دارند. و کراهت از معصیت دارند. روح المَدرَج که در همه ی انسان ها وجود دارد و زندگی شان با این روح می گذرد. در اصحاب المیمنه، چهار روح وجود دارد ولی در اصحاب المشمه ،فقط روح المدرج است. یعنی تفاوت آنها در درجه ی حیات است. کلمه ی حیات وجود مقدس نبی اکرم و اهل بیت شان است.

..................................................................

وقتی این مطلبو خوندم خیلی خوشحال شدم که خدا چه جوری مهر این سوره رو به دلم انداخت یادم میاد وقتی میخواستم سوره رو عوض کنم ناراحت بودم که نکنه مهرش نیوفته به دلم... ولی خدا خیلی کمکم کرد انقدر انس گرفتم بهش که یادم رفت چله تموم شده ٬ وقتی این مطلبو خوندم واقعا برام قشنگ بود بقیه این مطلب سیر با عاشوراس ... انشاالله اون وفردا میگذارم... 

ولی هر کاری کردم نمیتونم از یس دل بکنم دوسش دارم اما حالا واقعه  رو هم دوست دارم . . .

۱۲
بهمن
۹۲
امروز دوباره رفتم سیر با واقعه وعاشورا رو خوندم ودوباره برام جدید بود ...

طی چند روز اخیر با مفاهیم جدیدی آشنا شدم که کلا دیگه انگار تو این دنیا نیستم ... وای چقد این سه نقطه ها رو دوست دارم مفهومو به قشنگترین شکل ممکن بیان میکنند...

حالا که فهمیدم  اولین مرحله سیر با زیارت عاشورا بکاء ... یه حال بدی دارم نمیدونم جاذبه اس یا دافعه...

دیر میخونم ٬ از خوندنش ترس دارم ٬می ترسم شروع کنم بی گریه ٬ بی ناله ٬ بی درک ...

حال دلم بد حالیه ...

حالا شاید سیر با عاشورا و واقعه رو توی پست بعدی گذاشتم...

امروز بعد از مدتها یه فیلم خوب و قشنگ دیدم ...

شیار ۱۴۳ ...

تو راه برگشت از سینما ٬ دوباره "معرفت به امام زمان " رو گوش دادم ... جالبه هر بار گوش میدم انگار باره اوله...

 

۱۰
بهمن
۹۲

 

می گفتند: شلمچه را نمی شود بنویسی،شلمچه راباید ببینی. یکی هم می گفت: حیف است تنها با چشم سر ببینی، کم بهره می مانند آنان که به چشم سر اکتفا می کنند.ضررمی کنند آنان که با چشم دل شلمچه را نمی بینند.......

حالا تو بگو: با چشم دلی که سالها بسته مانده، خدایا چه کنم؟

خیلی ها شلمچه روبا غروبش میشناسند. غروب که میشود سرخی آسمان که جای خورشیدرا میگیرد،حزن عجیبی میریزد دردل های عاشق.

آدم انگار دیوانه می شود. انگار یه عالمه حقیقت، یه عالمه ذکر،یه عالمه صدا وناله میخواهند هجوم بیاورندبه مغزت وتو درامان نیستی ازهمه اینها.

عجیب است... آدم درهجوم این همه باشدولذت ببرد،عشق بازی کند،خودش رابیندازد روی خاک

و خاک رامشت کند و توی دست هایش بگیرد ...  خدایا میدونی چیه؟


امسال اما امیدهای دیگر بسته ام! خدایا یاری ام کن، نه در حد خودم، در آخرین حد توانایی ام.

خدایا یاری ام کن من برای تو پرهیز می کنم،چشمانم را، زبانم را، دلم را، مراقبت می کنم ، از

من همین بر می آید خدایا .....

...................................................................

باید ... بشود.

دلم تنگه شلمچه ست... اون لحظه غرویش که دلت داره کنده میشه ... که بعد نماز هوا تاریک میشه ...که میخوای بمونی ... که میدونی برگردی دوبــــــــــــــــــــــــاره عوض میشی... که نمیشه بمونی ...

صداش تو گوشمه ... بر دلم گریه کن خووووووون ببار وصدای اون دختره شهرستانی که با اون لهجه ی قشنگش شیون میکرد و افتاده بود رو خاکا ی سمت راست و خدا رو صدا میزد و میگفت

ولم کنییییید خدااااااااااااااااا نمیخوام ازین جا برم ولم کنیییید...

همون چیزی رو میگفت که تو دل همه بود...